به یاد تو

تبلیغاتــــ advertising

آخرین مطالب سایت به یاد تو


سپاهان درب
امنیت مراسم تحلیف روحانی چگونه تامین شد؟
حمله مسلحانه به شهرداری شهر چمران
چه زمانی یاد کردن سوگند واجب است

از ویژگی های زندگی مشترک

من تو این 22 سال زندگی فقط دو تا رفیق واقعا عالی داشتم

یکیشون زهرا بود

که سر ماجراهایی که یه روز تعریف میکنم که به مخاطب مربوط میشد به طرظ بدی با هم به هم زدیم

آخرین اتفاقی که برید رشته رو این بود که گف مخاطبت به من نخ داده

بعدش با نازی آشنا شدم

نمونه یه دختر عالی

من هیچ بدی تو این دختر ندیدم

متاهل بود و همه احساسات منو درک میکرد از زهرا خیلی با هم صمیمی تر بودیم

چیزایی به نازی گفتم که بعد ازون به هیشکی نگفتم

اونم فوق العاده با من راحت بود

اما سر دعوای مسخرا شوهرش با مخاطب منو نازیم جدا شدیم

دیگه بعدش هیچ دوست انقد فاب و پایه ای نداشتم

دوستای دانشگامم خوبن

اما اولا نمیشه همه چیزو گف بهشون ینی انقد راحت نیستم باهاشون

بعدم مهسا که پایس اما اون تو شهر ما نیس

خلاصه که من هربار میخام برم بیرون هروقت میخام با یکی راجبه مخاطب بحرفم که هم درکم کنه هم قکر بد نکنه و بشه باهاش حضوری حرفید یا کارای دخترونه کرد هیشکیو ندارم

مخاطب درک نمکینه

وتسه پسرا درکش سخته که یه دختر لازم داره که یه وست دختر داشته باشه که باهاش حرفایی رو بزنه که به همسرش نمیزنه یه نفر که با هم برن خرید کافی شاپ همه جا

یه دختر که بخاطر احساسات دخترونش حرف تورو بفهمه

دیشب بهش گفتم دلم واسه روزای خوبی که با زهرا و نازی داشتم تنگ شده

بخدا یه روز زهرا بخاطر حرفی که زد از مخاطب عذر بخاد من حاضرم همه چی رو فراموش کنم

مخاطب حسابی عصبانی شد که بت گفتم اسم نازی وشهورشو جلوم نیار

ذلم شکست گفتم پش من با تو درددل نکنم با کی درد دل کنم

نمیدونم مخاطب بخاط این دوس نداه بحرفه که واقعا دیگه ازشون کنده یا اینکه حس عذاب وجدان داره که من دوستامو به خاطر اون از دست دادم؟؟؟

گفتم ینی چی؟؟

آیا واقعا این مشکل منه یا یه بخش از زندگی مشترکه که حتی در اوج گرفتگی دل نباید احساساتی که واسه طرفت ناخوشاینده رو نگی

و دیدم ظاهرا هس

درسته

نباید با احساساتت طرفتو ناراحت کنی

برای همینه که میگم یه دوست دختر فاب لازمه

دخترا به من حق میدن اما شاید از نظر مردا مهم نباشه

بهش با ملایمت گفتم آدم اگه بترسه به طرفش حرف بزنه این فاصله میاره اما اگه ناراحتت میکنه دیگه نمیگم

گف نگو لطفا

بعدش میخاستم برم مراسم احیا

اس دادم ما داریم میریم مراسم

گف الان میشه به شما حرف زد؟؟؟

لحنش یه جور بچگانه بود مث پسربچه هایی که خودشونو لوس کردن

گفتم آره عزیزم چرا نشه

گف پس چرا لحنت عوض شد

گفتم نشد اشتباه فک میکنی

گف باشه

گفتم حالا لحن شما عوض شد

گف میپذیرم چون ناراحتم

گفتم چرا گف هیچی

گفتم چرا خب؟؟؟

گف هیچی به مراسمت برس

منم به مراسمم رسیدم

وقتی اس دادم برگشتم دیگه حالش خوب بو از الفاظ خانومم بانو و اینا استفاده میکرد

منم دیگه دنبالشو نگرفتم

امروز یه عالمه خابذیم

غروب اس داده بود خانومم رو فرمی؟؟

گفتم آره

زنگید سرحال خوشحال گفتیم خندیدیدم

ازین زنگاس که یه جور حس عذاب وجدان داره زنگ میزنه شوخی میکنه تا سرحالت بیاره

منم رد شدم از موضوع

اما تو ان شبا همش دعام این بود که خدایا یه دوست خوب بهم برسون یه دخار رازدار و عالی

زندگی بی دوست سخته



روباه ادامه داد: آدم ها همه چیز را همین جور آماده از مغازه می خرند,

اما چون مغازه ای نیست که دوست معامله کند بی دوست مانده اند !

حالا تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن !

شازده کوچولی

(پ.ن: من عاشق این کتابم)
بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کلمات کلیدی
i> http://pnuna.avaxblog.com/
  • http://wp-theme.avaxblog.com/
  • http://niushaschool.avaxblog.com/
  • http://miiniikatahamii.avaxblog.com/
  • http://sheydaw-amirhoseiwn.avaxblog.com/
  • http://akhbar-irani.avaxblog.com/
  • http://tanzimekhanevadeh.avaxblog.com/